صراط منیر

چند کلمه در شرح محتوای وب‌سایت...

حكايت

حکیمی به دیگری نوشت:هرکه به حساب خود برسد سود ببرد و هرکه از خویش غافل شود زیان کند
به لقمان گفتند: تو غلام فلان قبیله نیستی گفت چرا: گفتند از چه رو به این مقام رسیده ای ؟ گفت راست گویی، امانتداری، کاربیهوده نکردن، پوشیدن چشم ، نگه داری زبان و مناعت طبع هرکه از این پایه کمتر باشد از من پایین تر است هر که بیشتر باشد بالا تر و هر که در این رتبه باشد مثل من
در وصیت به فرزندش گفته: پسر جان شربا شر خاموش نشود چنان که آتش با آتش.بلکه شر را خیر فرو می نشاند و آتش را آب . به مرگ کسی شادی مکن گرفتار را مسخره مکن خیر خود را دریغ مدار ، پسر جان امین باش تا توانگر شوی فرزند عزیز !توانگاه که ازمادرزادی پشت به دنیا و روبه آخرت داشتی و هر روز که از عمرت می گذرد از دنیا دورتر وبه آخرت نزدیکتر می شوی پسر جان ! تقوی را تجارت خود قرار ده تا بی سرمایه سود ها به جانب تو سرازیر شود هر گاه خطایی کردی به دنبالش صدقه ای فرست تا شعله اش را خاموش کند پسر جان! پذیرش موعظه چنان بر بی خردان مشکل است که بالا رفتن برای پیران فرتوت. فرزند عزیز! برای آنکه ظلمش کردهای زاری مکن بلکه برای جنایتهایی که به خود کرده  ای گریه کن اگرروزی قدرتت تورا به جانب ستم بکشد قدرت خدا را بیاد بیار پسرجان آنچه نمی دانی از علما فرا گیر و آنچه از می دانی به مردم بیاموز.ونیز در وصیت دیگرش گفت : پسر جان در سختیها خویشتن دارباش ودر ناملایمات شکیبا ودر رفاه شکر گزار نماز را با خشوع انجام ده وآن را تاخیر مینداز انرا که اطاعت حق کند تحقیر نکن و معصیت کاران را محترم نشمار مالی که از تو نیست ادعا نکن حقی که بر تو دارند انکار مکن معترض باطل مشو از حق شرم مکن آنچه نمی دانی مگو کاری که نمی توانی بر خود تحمیل نکن پسر جان! علم فرا گیر هر چند از آن بهره  نبری چه روزگار از برای تو نکوهش  کنند به از ان است که تو مایه ننگ دوران باشی .





گزارش تخلف
بعدی