صراط منیر

چند کلمه در شرح محتوای وب‌سایت...

حكايت

درویش یکدست

درویشی در کوهساری دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. درویش مدتی به پیمان خود وفادار بود، تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد، و بالاخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی او را به بلای سختی گرفتار کرد.

قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم می‌کردند. یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان ماموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزو دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند. بلافاصله، دادگاه تشکیل شد و طبق حکم دادگاه یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند. وقتی نوبت به درویش رسید ابتدا دست او را قطع کردند و همینکه خواستند پایش را ببرند، یکی از ماموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مامور اجرای حکم فریاد زد و گفت: ای سگ صفت! این مرد از درویشان حق است چرا دستش را بریدی؟





مهدي شناسي

 

حضرت مهدی در آیات قرآن


در قرآن، آیات بسیارى وجود دارد كه به شهادت روایات مستند و معتبر، درباره حضرت مهدى(علیه السلام) و قیام جهانى او نازل گردیده است.

در كتاب شریف «المحجّة فى ما نزل فى القائم الحجّة(علیه السلام)» كه توسط محدث بزرگوار، مرحوم سید هاشم بحرانى و با بهره گیرى از دهها جلد كتب تفسیر و حدیث، تألیف گردیده، مجموعاً (132) آیه از آیات كریمه قرآن ذكر شده كه در ذیل هر كدام یك یا چند روایت در تبیین كیفیت ارتباط آیه با آن حضرت(علیه السلام)، نقل شده است.

در اینجا به ذكر چند روایت در این مورد، بسنده مى كنیم:

1 ـ امام صادق (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدّین كلّه و لو كره المشركون»(1) فرمود:

«به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده است و تا زمان قیام قائم (علیه السلام) نیز نازل نخواهد شد. پس زمانى كه قائم (علیه السلام)به پا خیزد، هیچ كافر و مشركى نمى ماند مگر آنكه خروج او را ناخوشایند مى شمارد.»(2)

2 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره آیه شریفه «و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل كان زهوقاً» (3) فرمود:

«زمانى كه قائم(علیه السلام) قیام نماید، دولت باطل از بین خواهد رفت.»(4)

3 ـ امام صادق (علیه السلام) در بیان معناى آیه كریمه «و لقد كتبنا فى الزبور من بعدالذكر أن الأرض یرثها عبادى الصّالحون»(5) فرمود:

«تمام كتب آسمانى، ذكر خداست، و بندگان شایسته خدا كه وارثان زمین هستند، حضرت قائم(علیه السلام) و یاران او مى باشند.» (6)

4 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «الذین إن مكّنّاهم فى الأرض اقاموا الصلوة و آتوا الزكاة...»(7) فرمود:

«این آیه درحق آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) است در حق حضرت مهدى(علیه السلام)و یاران او كه خداوند شرق و غرب زمین را تحت سلطه آنان قرار مى دهد و به وسیله آنان دین را پیروز گردانده و بدعتها و باطلها را مى میراند.»(8)

5 ـ امام سجاد(علیه السلام) زمانى كه این آیه شریفه را قرائت نمود: «وَعَد اللّه الّذین آمنوا منكم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض كما استخلف الذین من قبلهم و لیمكّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشركون بى شیئاً» (9) فرمود:

«به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند ـ آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را ـ به وسیله آنان و به دست مردى از ما، كه مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست كه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یك روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد كرد كه مردى از خاندان من كه همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان كه از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آكنده سازد.»(10)

6 ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «آیه «أمّن یجیب المظطرّ اذا دعاه و یكشف السّوء و یجعلكم خلفاء الأرض»(11) درباره قائم از آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. به خدا سوگند، او همان مضطرّ درمانده اى است كه چون در مقام ابراهیم دو ركعت نماز گزارد و فرج خویش از خدا بخواهد، خداوند دعایش را اجابت كند و بدیها را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه قرار دهد.»(12)

پی نوشت:

ـ سوره توبه، آیه 33 اوست خدایى كه پیامبرش را با هدایت و دین حق فرو فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند اگرچه ناخوشایند كافران باشد.

2ـ كمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق ، ج 2 ،ص 670.

3 ـ سوره اسراء، آیه 81 ، بگو حق آمد و باطل از بین رفت، همانا باطل نابود شدنى است.

4 ـ الروضة ، ص 287.

5ـ سوره انبیاء ، آیه 105،به راستى بعد از ذكر، در زبور نوشتیم كه بندگان صالح من وارثان زمین خواهند بود.

6ـ تفسیر على بن ابراهیم، ج 2، ص 77.

-7سوره حج، آیه 41، كسانى كه اگر آنان را در زمین قدرت بخشیم نماز به پا مى دارند و زكات مى دهند.

8ـ تأویل الآیات الظاهرة ، كتاب خطى.

9 ـ سوره نور، آیه 55 ،خدا به مؤمنان و شایستگان شما وعده داده كه آنان را در زمین همچون پیشینیان خلافت بخشد و دین مورد رضایت خود را براى آنان تمكین و اقتدار دهد و ترس آنان را به امنیّت تبدیل كند تا مرا بپرستند و شرك نورزند.

10 ـ تفسیر عیاشى، ج 3، ص 136.

11 ـ سوره نمل، آیه 62 ، جز خدا كیست كه دعاى درمانده واقعى را اجابت كند و بلاء را رفع نماید و شما را خلفاى زمین قرار دهد؟

12 ـ تفسیر قمى ـ ج 2 ص 129.

به نقل از تبيان





دعا براي فرج آقا(عج)

یکی از وظایف مهم شیعیان دعا کردن برای فرج مولای انس و جان حضرت صاحب الزمان است که خود فرمودند: و اکثر الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم. [1]

و برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید که آن فرج شماست. برکات دعا برای فرج به خود ما بر می گردد. مرحوم آیه الله موسوی اصفهانی دو جلد کتاب به امر مطاع امام زمان علیه السلام نوشت به نام مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم. تمام مطالب این کتاب ارزنده درباره این موضوع است که دعا کردن برای فرج آن بزرگوار چه فوایدی را نصیب دعا کننده می گرداند.

در روایتی، حضرت امام حسن عسکری علیه السلام یکی از فواید مهم دعا را نجات از هلاکت در زمان غیبت بیان می فرماید. روایت مهم ذیل را با دقت تمام بخوانید: احمد بن اسحاق گوید: به حضور حضرت عسکری علیه السلام رسیدم و بنا داشتم از آن حضرت درباره امام بعد از او سوال کنم. حضرت به قدرت امامت از باطنم آگاه شدند و فرمودند:

یا احمد بن اسحق ان الله تبارک و تعالی لم یخل الارض منذ خلق آدم علیه السلام و لا یخلیها الی ان تقوم الساعه من حجه لله علی خلقه به یدفع البلاء عن اهل الارض و به ینزل الغیث و به یخرج برکات الارض. قال فقلت له یابن رسول الله فمن الامام و الخیفه بعدک. فنهض علیه السلام مسرعا فدخل البیت ثم خرج و علی عاتقه غلام کان وجهه القمر لیله البدر من ابناء ثلاث سنین فقال یا احمد بن اسحق لو لا کرامتک علی الله عز و جل و علی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا انه سمی رسول الله صلی الله علیه و آله و کنیه و الذی یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما یا احمد بن اسحق مثله فی هذه الامه مثل الخضر علیه السلام و مثله مثل ذا القرنین. و الله لیغیبن غیبه لا ینجوا من الهلکه فیها الا من ثبت الله
عز و جل علی القول بامامته و وفقه فیها للدعاء بتعجیل فرجه. فقال احمد بن اسحق یا مولای فهل من علامه یطمئن الیها قلبی. فنطق الغلام بلسان عربی فصیح فقال انا بقیه الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه و لا تطلب اثرا بعد عین یا احمد بن اسحق. [2]

حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ای احمد ابن اسحاق بدرستی که خداوند خالی نگذاشت زمین را از حجت از زمان حضرت آدم، و نخواهد گذاشت تا اینکه قیامت به پا شود. به سبب آن حجت بلا را از زمین دفع می کند، و به خاطر او باران را نازل می کند، و به وجود او زمین برکاتش را بیرون می دهد. احمد بن اسحاق می گوید: گفتم ای پسر رسول خدا، امام و خلیفه بعد از تو کیست؟ پس امام بسرعت برخاست و داخل [اندرون] خانه شد، سپس بیرون آمد در حالی که روی دوشش پسری سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می درخشید. حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ای احمد ابن اسحاق، اگر تو نزد خدا و حجتهای خدا عزیز و گرامی نبودی، هیچ گاه این فرزندم را به تو نشان نمی دادم.

بدرستی که او هم اسم رسول خدا صلی الله علیه و آله و هم کنیه اوست، و اوست کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد. ای احمد بن
اسحاق، مثل او در این امت مثل خضر علیه السلام و مثل او مثل ذو القرنین است. به خداوند سوگند او دارای غیبتی است طولانی که نجات پیدا نمی کنند مردم در آن زمان از هلاکت مگر کسی که خدای عز و جل او را بر قول به امامتش ثابت بدارد و او را موفق کند در آن زمان غیبت که برای تعجیل فرجش دعا کند. احمد بن اسحاق گفت: ای مولای من، آیا علامتی هست که دلم اطمینان پیدا کند به آن علامت؟ پس آن پسر خوش سیما [که جان همه عالم به فدایش باد] به زبان عربی گویا آغاز به سخن کرد و فرمود: بقیه الله در زمین منم، انتقام گیرنده از دشمنان منم، و پس از مشاهده عینی من دنبال اثری نگرد ای احمد بن اسحاق. پس هر کس که می خواهد در دنیای پر آشوب کنونی از نجات یافتگان و رستگاران باشد، باید خود را به وسیله دعا و توسل و تضرع به آستان حضرتش نزدیک کند تا مشمول دعای آن بزرگوار گردد.

پی نوشت :
1- کمال الدین ، ج2 ، ص 485 .
2- همان ، ج 2 ، ص 56 .





گزارش تخلف
بعدی